اگر میخواهید بزرگترین تاثیرات در مورد آدمی که در حال حاضر هستید را ارزیابی کنید این چیزهایی است که در بالای لیست شما قرار خواهند گرفت. آدمها و افکاری که شما اجازه می دهید در زندگی شما حضور داشته باشند.
استاد من آقای شوف در همان روزهای اول هشدار مهمی به من داد که می خواهم آن را با شما در میان بگذارم. او گفت هرگز قدرت تاثیرگذاری را دست کم نگیر. در واقع خیلی از اوقات ما حتی متوجه نمی شویم که تحت تاثیر قرار گرفته ایم چون تاثیرات معمولا در طول یک دوران طولانی اتفاق می افتند. فشار همراهان و دوستان به ویژه فشاری بسیار قدرتمند است به دلیل اینکه خیلی آرام اتفاق میافتد. اگر کنار کسانی باشید که تمام درآمدشان را خرج می کنند احتمال اینکه شما هم تمام درآمدتان را خرج کنید بسیار زیاد است. اگر کنار افرادی باشید که زیاد مطالعه نمی کنند احتمالا شما نیز زیاد مطالعه نمی کنید. مردم می توانند مارا خواب کنند و زمانی خواهد رسید که به خومان می آییم و از خودمان می پرسیم چطور به اینجا رسیدیم؟
اگر میخواهیم زندگیمان همانطور که برایش برنامهریزی کردهایم پیش برود آن تاثیرات آرام باید به دقت مطالعه شوند. با توجه به این نکته مهم بگذارید به شما سه سوال مهم بگویم که از خودتان بپرسید. آنها احتمالا به شما کمک می کنند که بتوانید جایگاه فعلیتان را مورد بررسی قرار دهید.
۱) من نزدیک چه کسانی هستم؟
یک یادداشت ذهنی از کسانی که معمولا با آنها وقت میگذرانید درست کنید. شما باید همه کسانی را که میتوانند روی شما تاثیر بگذارند را ارزیابی کنید.
۲) این ارتباطان چه تاثیری روی من می گذارند؟
این سوال بسیار مهمی است. آنها باعث می شوند که من چه کاری را انجام دهم؟ آنها باعث می شوند من به چه چیزهایی گوش کنم؟ آنها باعث می شوند من چه چیزی بخوانم؟ آنها باعث می شوند من کجا بروم؟ آنها باعث می شوند من به چه چیزی فکر کنم؟ آنها باعث می شوند من چگونه فکر کنم؟ آنها باعث می شوند من چه احساسی داشته باشم؟ و و و …
۳) آیا این کار مشکلی ندارد؟
شما باید سوالات جدی در مورد اینکه چگونه آنها روی شما تاثیر می گذارند چه مثبت و چه منفی بپرسید. آیا این خوب است؟ شاید تمام کسانی که با آنها وقت می گذرانید تاثیر و انرژی مثبتی داشته و بعضی دیگر سیب خراب دسته باشند. همه چیزی که من پیشنهاد می کنم این است که یک نگاه تیزبین و فعال داشته باشید. همه چیز ارزش یک نگاه دوباره را دارد به ویژه زمانی که پای تاثیرگذاری افراد دیگر در میان باشد. هر دو راه شما را به جایی می برد اما فقط یکی از این دو راه شما را به جایی که نیاز دارید بروید می برد. این آسان است که چیزهایی را که در زندگیمان تاثیر می گذارند حذف کنیم.
شخصی گفت: من اینجا زندگی می کنم اما فکر نمی کنم که این اهمیتی داشته باشد. من نزدیک این آدمها هستم اما فکر نمی کنم که این ضرری داشته باشد. من نگاهی دوباره به آن می اندازم به یاد داشته باش که همه چیز مهم است. البته که بعضی چیزها مهم تر از بقیه هستند ولی همه چیز …
شما باید بررسی کنید که کفه مثبت ترازوی ارتباطاتتان سنگین تر است یا کفه منفی آن؟
نادیده گرفتن هرگز بهترین سیاست نیست، متوجه شدن بهترین سیاست است. آسان است که بگذاریم تاثیرات زندگیمان را شکل دهند، که اجازه دهیم روابطمان مسیر ما را تعیین کنند، اجازه دهیم فشارها ما را تحت تاثیر خودشان قرار دهند و بکذاریم امواج ما را با خودشان ببرند اما سوال اینجاست. آیا ما به خودمان اجازه میدهیم که به چیزی که آرزویش را داریم تبدیل شویم؟ اینجا سه راه بیان میشود که که روابطی که ما را عقب نگه داشتهاند را مدیریت کنیم.
۱) قطع رتباط
این راه آسانی نیست و نباید به راحتی از آن بگذرید ولی در بعضی مواقع ممکن است ضروری باشد. شاید مجبور باشی که تصمیم سختی بگیرید که اجازه ندهید تاثیرات منفی روی شما اثر بگذارند. این می تواند تصمیمی باشد که کیفیت زندگی شما را بالا می برد.
۲) ارتباطتان را کمتر کنید
برای تاثیرات مهم وقت بیشتری و برای تاثیرات کوچکتر وقت کمتری بگذارید. شاید خلاف این کار را انجام دادن خیلی راحتتر باشد شما در تله آن نیفتید و به ارزشها و اولویتهای خود نگاهی بیندازید. ما زمان کمی برای هدر دادن دادن داریم آیا این که آن را آگاهانه سرمایه گذاری کنیم برای شما مفهومی دارد؟
۳) ارتباطاتتان را گسترش دهید.
این چیزی است که من پیشنهاد میکنم بیشترین تمرکز را روی آن بگذارید، افراد موفق دیگری را پیدا کنید که بتوانید با آنها وقت بگذرانید. آنها را برای ناهار دعوت کنید (خودتان حساب کنید) و از آنها بپرسید که چگونه توانستند تا این حد موفق شوند و یا چه چیزی باعث موفقیت آنها شده است؟ حالا، این فقط در مورد موفقیت های مالی نیست. این می تواند کسی باشد که شما می خواهید از او یاد بگیرید که چگونه می توانید ازدواج بهتری داشته باشید. چگونه والدین بهتری باشید و یا چگونه زتدگی روحانی قوی تری داشته باشید.
به این کار می گویند ارتباط از روی هدف: با گسترش دایره ارتباطات موثر نزدیک آدمهای درست قرار گرفتن.
در اینجا تعدادی فکر نهایی در مورد روابط و تاثیرات هست: وقتی شما موفق می شوید، شما موفقیت بیشتری را در اطرافتان جذب و یا خلق می کنید. موفقیت موفقیت می آورد، پس وقتی شما موفق می شوید حتی یک سطح بالاتر از چیزی که در حال حاضر در آن جا قرار دارید می بینید که آدمهای اطراف شما هم شروع می کنند به موفق تر شدن (که این باعث می شود که روابط شما هم افزایش پیدا کند) این یکی از محصولات جانبی موفقیت است.
شروع رابطه با کسانی که در زندگی شخصی و حرفه ای از شما جلوتر از شما هستند افراد موفق زیادی هستند که می توانند به شما به روشهای مختلف کمک کنند. و اگر آنها موفق هستند پس سرشان هم شلوغ است در نتیجه احتمالا با شما صمیمی نیستند اما آنها بیشتر مایل هستند که با شما ملاقات کنند و یا روی شما سرمایه گذاری کنند اگر که شما با آنها ارتباط برقرار کنید. البته که بعضی ها ممکن است چنین کاری انجام ندهند و این هیچ اشکالی ندارد. فقط ادامه دهید تا کسی را پیدا کنید که این کار را برای شما انجام دهد. آنها را ملقات کنید، برای آنها قهوه و ناهار بخرید و اجازه دهید که ارتباط با آنها به شما کمک کند. از آنها یاد بگیرید، آنها را نگاه کنید، اجازه دهید که با تجربیاتشان شما را راهنمایی کنند اما به یاد داشتهه باشید که شما باید دنبال آنها باید باشید نه آنها دنبال شما.
کسانی را نزدیک خودتان داشته باشید که بتوانید روی صداقتشان حساب باز کنید، ما به کسانی نیاز داریم که به ما حقیقت را بگویند. حتی اگر آن حرف منفی باشد و از روی دلسوزی گفته شوند، حقیقت همیشه ما را می سازد و ما را به جلو حرکت می دهد. ما افرادی را نمیخواهیم که همیشه چیزهای خوب به ما می گویند و یا چیزهایی به ما میگویند که ما دوست داریم بشنویم. رشد کردن در زندگی شخصی و حرفه ای یعنی ما نیاز داریم که به کلیتر نگاه کنیم و روی هر دو جنبه نقاط ضعف و نقاط قوت خود کار کنیم. ما به هماهنگی خوبی از آدمهایی در اطرافمان نیاز داریم که به ما کمک کنند که تام جنبه های مختلف یک مسیله را ببینیم. با دقت مشخص کنید که چه چزی روی شما تاثیر می گذارد. من من کلمه با دقت را انتخاب می کنم چون بسیاری از مردم در مورد اینکه به چه چیزی اجازه می دهند که روی آنها تاثیر بگذارد اهمیت نمی دهند و یا اینکه توجه نمیکنند که با چه کسانی در ارتباط هستند. و همچنین این یکی از مهمترین راههایی است که زندگی ما را شکل می دهد. ما باید به شدت مواظب باشیم که چه کسانی و یا چه چیزهایی را به زندگیمان راه میدهیم که این مسئله زندگی ما را شکل می دهد. دنبال افراد و اطلاعاتی باشید که شما را می سازند و به شما پله بعدی که باید برای سفر خود روی آن پا بگذارید را به شما نشان می دهند. به یاد داشته باشید که روابط باید باعث پیشرفت شما شوند نه اینکه شما را عقب نگه دارند.